نقاشي کودک و نوجوان

ساخت وبلاگ

براي والدين ، مربيان و روانشناسان نقاشي کودک يک پيام است. آنچه را که کودک نمي تواند از طريق گفتار به بزرگسالان منتقل کند از طريق نقاشي ابراز مي کند. بررسي و درک زبان نقاشي يک کودک اطلاعات مفيد و مطالب ناگفته بسياري را براي متخصصيني که در تلاش براي درک جهان کودک هستند، فراهم مي کند.

در آخرين دهه هاي قرن گذشته، تلاش متخصصين در اين زمينه آغاز شد، و بسياري از قوانين تفسير نقاشي از خط شناسي برگرفته شده است.

خطوطي که کودک در نقاشي استفاده مي کند، انعکاسي از دنياي هيجاني ، عاطفي اوست و نقاشي به تنهايي آينه اي است از جهان دروني کودک که به موازات بزرگ شدن کودک ،تغيير و تحول هشياري او از دنياي اطرافش را انعکاس مي دهد.

براي درک بهتر اطلاعات فراهم شده از نقاشي ، ابتدا مي بايستي فرآيند رشد و تحول کودک و به تبع آن تاثير اين رشد بر خط و نقاشي را بررسي کنيم . از حدود يازده ماهگي مقارن با زماني که کودک به راه مي افتد و حفظ تعادل مي کند. کودک بدون قصد خاص لکه ها و خطوطي را در فضاي اطراف خود به وجود مي آورد او کار را به خاطر لذتي که دارد انجام مي دهد همان ميل به کثيف کردن.

تحقيقات در مورد فعاليتهاي روزمره کودکان مشخص نموده است نقاشي در حدود 18 ماهگي در مجموعه رفتارهاي کودک ظاهر مي شود منتها با خطوط ناپخته و اوليه که اغلب ترسيم خطوط انحناداري است که از مرکز شروع شده و به بخشي از فضا ادامه مي يابد.

اين خطوط اغلب به صورت مارپيچ و حلزوني هستند و بدون اينکه قلم از کاغذ برداشته شوند کشيده مي شود و به همين دليل راحت تر کشيده مي شوند. کشيدن خطوط زاويه دار که لازم است قلم از کاغذ برداشته شود سخت تر است و در اين مرحل نيز نتيجه کشيدن براي کودک مهم نيست بلکه خود فعاليت کشيدن جالب و دوست داشتني است در حدود دو سالگي است که کودک مي تواند قلم را از کاغذ برداشته و نقاشي هاي او شامل هم خطوط منحني و هم خطوط شکسته است .

نقاشي کودک و نوجوان

در حدود دو نيم سالگي کودک مي تواند خطوط افقي و عمودي ، نقطه چين و دايره را ترسيم کند و پژوهش ها نشان داده است که در سومين سال زندگي کودک است که خطوط تقليدي که از مرحله خط خطي کردن بالاتر است شروع مي شود. تقريبا در سه سالگي است که کودکان سرتاسر جهان ، کشيدن آدمک را آغاز مي کنند ،همان آدمک ابتدايي که والدين آموزش مي دهند با يک دايره مرکزي و چند خط متصل که مشهور به آدمک وزغ گونه است ، اين آدمک در ابتدا به دليل تقليد از بزرگسالان چندان داراي دگرگوني يا ويژگي خاص نيست اما بعدها با بزرگتر شدن کودک دگرگوني ها و ويژگي هاي منحصر به فردي پيدا مي کند که قابل تفسير ا ست. در واقع با بزگتر شدن کودک و تجربه هاي او درباره اندام هاي بدن و دنياي پيرامونش است که آدمک ابتدايي او تحول پيدا مي کند و داراي ويژگي هاي منحصر به فردي مي گردد.

در حدود 4 سالگي کودک مي تواند با دقت و براي مدت زمان طولاني تري به نقاشي بپردازد و اغلب کودکان در اين سنين به توضيح  شفاهي آنچه که کشيده اند تمايل دارند. در اين سنين نقاشي کودکان فاقد جزئيات مهم است و هر چه براي کودک اهميت زيادي داشته بادش آن را بزرگتر و مهم تر مي کشد.

در حدود 5 سالگي کودکان در نقاشي هاي خود مي توانند از اشکال هندسي براي دادن ريخت به تجسم هاي خود استفاده کنند. در اين سن بدون توجه به الگوها، آنچه در پيرامون کودک از نظر او داراي اهميت است کشيده مي شود. از اين سن تا حدود يازده سالگي فقط گامهايي در جهت بهتر و کامل کردن نقاشي برداشته مي شود.

از آزمونهاي نقاشي مي تواند به « تست ترسيم يک شخص» ، «ترسين يک منظومه خانوادگي» ، «تست درخت» ، «تست خانه، درخت، شخص » نام برد. تست نقاشي دو کاربرد دارند: يکي مي توان ميزان تحول يافتگي يا به عبارت ديگر سن عقلي را در کودکان مورد بررسي قرار داد که اين نوع ارزيابي امروزه کمترين کاربرد را دارد زيرا براي ارزيابي هوش ابزارهاي قوي تري وجود دارد . اما کاربرد دوم مي توان در جهت بررسي عواطف به کار بست که در اين مورد نقاشي کودک يکي از ابزار هاي قدرتمند در مسائل کودک و کشف دنياي عاطفي – هيجاني کودک در ارتباط با افراد اصلي زندگي اش مي باشد.

در اينجا با نگاهي گذرا به بررسي نقاشي آدمک يک پردازيم، در واقع مسئله اين است که آدمک کشيده شده توسط کودک نشان دهنده چيست؟ از نظر عده اي از پژوهشگران معرف خود شخص کودک است از ديگاه عده اي ديگر، معرف فردي است که بيشتر از همه مورد توجه کودک است. در واقع وقتي از کودک خواسته مي شود که نقاشي آدمکي را بکشد. معمولا تصويري را که از خودش  دارد فرافکني مي کند اما گاهي هم نقاشي او معرف کسي است که در مقايسه با سايرين مورد علاقه يا نفرت اوست مثلا يکي از والدينش يا پدربزرگ مادربزرگ يا معلم مدرسه و … . اما جالب  آن است که حتي هنگامي که شخص ديگري را مي کشد بازهم فرافکني خود را در آن ترسيم نشان يم دهد که قابل بررسي است. اما عموما پژوهشگران معتقداند وقتي که از کودک مي خواهيم آدمکي را بکشيد خودش را مي کشد و به عبارتي به بيان خويشتن در رابطه با محيطش مي پردازد.

از نظر پژوهشگران اگر قرار است آدمک وزغ گونه تحول پيدا کند و دگرگون شود اين تحول و دگرگوني در خلاء اتفاق نمي افتد بلگه در ارتباط با محيط و از طريق حرکات، احساسات و افکار يک فرد خاص متحول مي شود. براي مثال ممکن است ملينا در 3 سالگي مثل همه بچه هاي دنيا آدم وزغ گونه بکشد اما در حدود 5/4 سالگي آدمک که مي کشد موها و گل سر او را بسيار مشخص و رنگ شده و بزرگ بکشد . ملينا خودش و مادرش موهاي مجعد زيبا و خوش رنگي دارند ، ملينا هميشه براي موهاي خاصش مورد توجه و تحسين بوده است اين همان اثر خود در ارتباط با محيط است که در نقاشي ابراز مي شود.

عده اي ديگر از پژوهشگران معتقد اند نقاشي کودک يا خود اوست يا نشان دهنده چيزي است که مي خواهد باشد يا تصوير چيزي که نمي خواهد باشد . بنابر اين همينشه در تعبير و تفسير آزمونها ي فرافکن بايستي مصاحبه ها و تاريخچه ها را مد نظر داشت. ملينا با توجه به موهاي زيبا و تاريخچه اي که دارد چنين تفسيري از نقاشي اش برداشت مي شود حال آنکه اگر چنين نقاشي را کودکي سرطاني که شيمي درماني مي کند ، بکشد نشان دهنده تاسف و اندوه او از دست دادن موهايش و آرزوي عميق او براي داشتن موهاي زيبا است.

لذا در تعبير و تفسير اين چنين آزمونهاي فردي با درجه علمي بالا و تجربه کافي قابل اعتماد است.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 22 آبان 1398 ساعت: 20:11